مینیمال های مهدی کریمی

ترانه های فرانسوی

Le Tunnel d'Or

خاطرات و آموزه هایی را که در کودکی به گونه ای دیگرگون و از مسیری متفاوت با آموزه های کلیشه ای پدران و مادران و قالب های تهوع آور مدرسه در روحمان در گوشه ای به ظاهر یکسره فراموش شده اندوخته ایم، تا لحظه مرگ همواره در میان نوای موسیقی ای، تماشای صحنه ای، یا حتی گذر ناگهانی نسیمی آلوده به  بوی ساحل باز می شناسیم. اولین بار که کلمات و جملات زبان فرانسه را شنیدم پنج یا شش ساله بودم. وقتی مردی ریشو و چاق در تلویزیون به فرانسه شروع به صحبت کرد، من که در حال نقاشی کشیدن بودم آنچنان حس ناشناخته ی لذت ناکی را در میان آن واژه ها یافتم که ناخودآگاه سرم را از روی کاغذ بلند کردم تا منبع آن صوت ماورایی و آن ابهام جادویی را بیابم، ابهامی که شبیه سرچشمه اصلی همه عشق های دنیایی مان به دلدار، یعنی ناشناخته و رمز آلود بودن وجود اوست. در آن لحظه که حس کردم به ورطه ای صلب و سراسر به رنگ گندم پرتاب شده ام نمی دانستم که عشق به آن زبان به آرامی در من در حال شکل گرفتن است، بدون آنکه حتی واژه «زبان» را به درستی درک کنم و بدانم که لمس این دلدار و قدم نهادن در آن گندم زار رمزآلود سالها بعد برایم میسر می گردد. امروز، که قواعد آن زبان را فرا گرفته ام شاید دیگر غلظت مبهم تلفظ واژه ای چون اوانتووغ برایم به مانند سابق که نمی شناختمش نباشد و هرگاه ترانه ای فرانسوی را می شنوم  دیگر از آن جنبه رمزآلود و ثقیل واژگانش به اوج لذت نرسم اما همچنان به ناگاه به همان پهنه صلب و یکدست به رنگ گندم پرتاب می شوم، پهنه ای که این بار ردپاهای فراوانی را در آن می بینم.

Regarde, il gèle, là sous mes yeux
Des stalactites de rêves, trop vieux
Toutes ces promesses, qui s’évaporent
Vers d’autres ciels, vers d’autres ports

Et mes rêves s’accrochent à tes phalanges
Je t’aime trop fort, ça te dérange
Et mes rêves se brisent sur tes phalanges
Je t’aime trop fort
Mon ange, mon ange

De mille saveurs, une seule me touche
Lorsque tes lèvres, effleurent ma bouche
De tous ces vents, un seul m’emporte
Lorsque ton ombre, passe ma porte

Et mes rêves s’accrochent à tes phalanges
Je t’aime trop fort, ça te dérange
Et mes rêves se brisent sur tes phalanges
Je t’aime trop fort
Mon ange, mon ange

Prends mes soupirs, donne-moi des larmes
A trop mourir, on pose les armes
Respire encore, mon doux mensonge
Que sous ton souffle, le temps s’allonge

Et mes rêves s’accrochent à tes phalanges
Je t’aime trop fort, ça te dérange
Et mes rêves se brisent sur tes phalanges
Je t’aime trop fort
Mon ange, mon ange

Seul sur nos cendres, en équilibre
Mes poumons pleurent, mon cœur est libre
Ta voix s’efface, de mes pensées
J’apprivoiserai, ma liberté

Et mes rêves s’accrochent à tes phalanges
Je t’aime trop fort, ça te dérange
Et mes rêves se brisent sur tes phalanges
Je t’aime trop fort
Mon ange, mon ange

نگاه کن به قندیلک های رویاها،
که دیر زمانی ست،
اینجا در زیر چشمانم شکل می گیرد،
به همه این امیدها،
که به سوی دیگر آسمانها، به سوی دیگر دروازه ها،
در حال تبخیرند،

و رویاهای من به بند انگشتانت گره می خورد،
بی نهایت دوستت دارم، هر چند این تو را آزار می دهد،
و رویاهایم بر روی بند انگشتانت می شکند،
فرشته من، فرشته من

از هزاران نجات دهنده، تنها یکی مرا لمس می کند،
هنگامی که لبهایت بر لبهایم قرار می گیرد،
از میان همه این بادها، تنها یکی مرا با خود می برد،
هنگامی که سایه ات بر درب اتاقم می گذرد،

و رویاهای من به بند انگشتانت گره می خورد،
بی نهایت دوستت دارم، هر چند این تو را آزار می دهد،
و رویاهایم بر روی بند انگشتانت می شکند،
فرشته من، فرشته من

آهم را بگیر، اشکم را بده،
آنگاه که خود را بسیار نزدیک به مرگ می بینیم،
به ناچار تسلیم می شویم،
( در ترجمه این جمله اطمینان ندارم! A trop mourir, on pose les armes )
دوباره نفس بکش دروغ دلپذیر من،
که زمان با نفس های تو جریان می یابد،

و رویاهای من به بند انگشتانت گره می خورد،
بی نهایت دوستت دارم، هر چند این تو را آزار می دهد،
و رویاهایم بر روی بند انگشتانت می شکند،
فرشته من، فرشته من

تنها، بر روی خاکستر خاطراتمان،
آرام و ثابت،
ریه هایم می گرید،
اما قلبم آزاد است،
و صدای تو به آرامی از اندیشه ام محو می شود،
من آزادی ام را رام خواهم کرد.

و رویاهای من به بند انگشتانت می چسبد،
و بسیار دوستت دارم، هر چند این تو را آزار می دهد،
و رویاهایم بر روی بند انگشتانت می شکند،
فرشته من، فرشته من.

( ترجمه: سامان )
( نام ترانه: Le Tunnel d’Or  از گروه AaRON  به خوانندگی
Simon Buret)
==========
پی نوشت I: دانلود ترانه Le Tunnel d’Or
پی نوشت II: این پست را به آیات زمینی تقدیم می کنم؛ هادی که سلیقه موسیقایی اش را دوست دارم.