مینیمال های مهدی کریمی

تصاوير كوتاه

سه دوست…

 

دو پيرزن اشك هايشان را پاك كردند. عكاس جوان نگاهي به تصوير پشت سرشان انداخت. براي خارج كردنشان از فضايي كه در آن غرق بودند، فرياد زد: «خوب خانوما، حالا ژست بگيرين،‌ درست مثل زمانيكه در اسكادران بوديد و براي انجام يه ماموريت مهم آماده مي شديد…» يكي از پيرزنها گل سرخي را كنار دستش،‌ در برابر صندلي خالي روبروي ميز قرار داد. عكاس جوان غرقه در چين و شكن هاي پوست دو زن، غرقه در بود و نبودها، پيرزنها و گل سرخها، زمان و خاطرات، احساس كرد كه مي خواهد بگريد، اما تلاش كرد بر خود مسلط شود. «خوب،‌ آماده ايد؟… يك… دو… سه…»

تصوير شماره (1)

===================================

تصوير شماره (2)

==================================

پي نوشت I : اين تصاوير حقيقي هستند. براي بزرگتر شدن مي توانيد روي آنها كليك كنيد.
پي نوشت II : آهنگ پست «یک اسپرم زیر آفتاب» از آيات زميني به نظرم براي اين پست مناسب آمد. دانلود ترانه Dreaming Light

پي نوشت III : در صورتي كه با كليك روي تصاوير با پيام فيلتر مواجه شديد،‌ وبلاگ را در FireFox باز كنيد.